مفهوم حذف بندهای مربوط به ایران از بیانیۀ سران عرب چیست؟
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۹۷۲۷۵
احمد زیدآبادی در روزنامه هممیهن نوشت: سران کشورهای عرب، اشاره به دو مسئله در مورد ایران را از بیانیۀ پایانی خود حذف کردهاند.
به گزارش رسانهها، در پیشنویس بیانیه، بر «حاکمیت» امارات متحدۀ عربی بر جزایر سهگانۀ ایرانی در خلیجفارس و استقبال از عادیسازی روابط تهران و ریاض با میانجیگری پکن تأکید شده بود، اما در بیانیۀ نهایی، هر دوی این بندها از متن آن حذف شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتحادیۀ کشورهای عرب از دههها پیش بهطور معمول از ادعای امارات نسبت به سه جزیرۀ ایرانی و لزوم ارجاع موضوع به دیوان لاهه حمایت کرده است، بنابراین، حذف این بند از بیانیۀ نهایی اجلاس سران عرب در جده، از علاقۀ کشورهای عرب برای گشودن فصل تازهای در روابط خود با ایران حکایت دارد.
حذف بند مربوط به استقبال از عادیسازی روابط ایران و عربستان از متن نهایی بیانیه هم ظاهراً با حذف بند مربوط به جزایر سهگانه، بیارتباط به نظر نمیرسد، و به احتمال زیاد، چانهزنیهای پشت پرده و تلاش برای ایجاد توازن در ارتباط با ایران، در این ماجرا مؤثر بوده است.
با آنکه در متن بیانۀ سران عرب، نامی از ایران به میان نیامده است، اما بندهای مختلف بیانیه بهطور خودکار به سیاست جمهوری اسلامی در خاورمیانه ربط پیدا میکند.
کشورهای عرب برای پایان دادن به آشوب و جنگ داخلی در جوامع عربی خود را مصمم نشان دادهاند و محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی تأکید کرده است که اتحادیۀ عرب اجازه نخواهد داد منطقۀ خاورمیانه به میدان درگیری تبدیل شود.
پایان آشوب و یا بیثباتی در کشورهایی مانند یمن، سودان، سوریه، لیبی، لبنان و بهخصوص حل مسئلۀ فلسطین به عنوان دغدغۀ اصلی کشورهای عرب مطرح شده است و بهجز دو مورد سودان و لیبی، حل بحران در سایر موارد، به همکاری جمهوری اسلامی نیاز دارد.
به همین علت، عربها با تعدیل مواضع خود در برابر جمهوری اسلامی، در پی جلب همکاری آن برای ایجاد ثبات در خاورمیانهاند. ایران با آغاز عادیسازی رابطۀ خود با عربستان سعودی، علیالظاهر به تقاضای همکاری عربها پاسخ مثبت داده است، اما مسیر برای یک همکاری نزدیک و صمیمانه چندان هموار به نظر نمیرسد. در واقع، بین مواضع رسمی ایران و کشورهای عرب دربارۀ مختصات «نظم منطقه» شکاف عمیق و عریضی وجود دارد که پر کردن آن، نیازمند تجدیدنظرهای اساسی در سیاستهای اعلام شده است.
این شکاف در بیانیۀ سران اتحادیۀ عرب خود را نشان داده است. برای نمونه، در بیانیۀ سران، مسئلۀ فلسطین به عنوان موضوع محوری جهان عرب مورد تأکید قرار گرفته است؛ امری که میتواند مورد استقبال جمهوری اسلامی قرار گیرد. با این حال، راهحلی که کشورهای عرب برای حل مناقشۀ فلسطین مطرح کردهاند با نگاه جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف زاویه دارد.
کشورهای عرب، در بیانیۀ خود، اجرای قطعنامۀ ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل و پذیرش طرح صلح عربی از سوی اسرائیل را تنها راهحل بحران فلسطین دانستهاند. طرح صلح عربی که در سال ۲۰۰۲ با اجماع سران عرب در بیروت به تصویب رسید، بر ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغالی جنگ ژوئن ۱۹۶۷ با پایتختی بیتالمقدس شرقی، در ازای عادیسازی رابطۀ تمام کشورهای عرب با اسرائیل تأکید میورزد.
دولت دونالد ترامپ، عربستان و دیگر کشورهای عرب را تحت فشار شدید قرار داده بود تا بدون تعهد اسرائیل به پذیرش طرح صلح عربی، رابطۀ خود را با اسرائیل عادی کنند. چند کشور عربی به این توجیه که برقراری رابطۀ رسمی با اسرائیل مانع از الحاق بخشی از خاک کرانۀ باختری به «کشور عبری» خواهد شد، به فشارهای دولت ترامپ تن در دادند، اما سعودیها زیر بار نرفتند و از خود مقاومت نشان دادند.
اکنون دولت جو بایدن نیز اعلام کرده است که از تلاش برای عادیسازی رابطۀ عربستان و اسرائیل دست برنداشته است و میکوشد تا در شش ماه آینده رابطۀ رسمی را بین دو طرف برقرار سازد. مقامهای کاخ سفید، اما توضیح ندادهاند که سعودیها در برابر کسبِ چه امتیازی از سوی اسرائیل باید به عادیسازی رابطهشان با آنان، مبادرت کنند.
اکنون دولتی در اسرائیل بر سر کار است که کرانۀ باختری را «بخشی از میراث تاریخی قوم یهود» میداند و حاضر به ارائۀ کوچکترین امیتازی در این باره به فلسطینیها نیست. با این حساب، سعودیها چه دلیلی برای عادی کردن روابط خود با اسرائیل در دست دارند؟
از پاسخ آمریکا به این پرسش منطقی، نکتهای به رسانهها درز پیدا نکرده است، اما شاید دولت بایدن، ائتلاف افراطی حاکم بر اسرائیل را «دولت مستعجل» و سقوط آن را قریبالوقوع میداند.
اگر دولت نتانیاهو بر اثر شکاف بین احزاب شریک در آن از هم بپاشد، به احتمال زیاد، دولت جایگزین آن، راه هموارتری برای عادیسازی رابطه با سعودیها در پیش دارد.
عادیسازی رابطۀ سعودیها با اسرائیل، قاعدتاً برخی از محافل جمهوری اسلامی را که «مصادره به مطلوب» کردن سیاست عربستان در دستور کار تبلیغاتیشان قرار گرفته است، شوکه خواهد کرد، اما بسیار بعید است که این ماجرا به خودی خود، اختلال بزرگی در روند عادیسازی رابطۀ تهران و ریاض ایجاد کند و آن را به نقطۀ بحرانی قبل برگرداند.
با این حال، آنچه سعودیها بعد از یافتن شریکی احتمالی در اسرائیل از جمهوری اسلامی تقاضا خواهند کرد، میتواند به صورت نقطهعطفی در روند تحولات خاورمیانه درآید. سعودیها برای حل مسئلۀ فلسطین بر طبق دیدگاه اتحادیۀ عرب، اگر هم خواهان همکاری نزدیک ایران نباشند، امکان بیتفاوتی در برابر مخالفتهای عملی آن را نخواهند داشت.
از نگاه سعودیها، مسئلۀ فلسطین به مثابۀ بازتولید دائمی بیثباتی در خاورمیانه عمل میکند و تا این مشکل حل نشود، منطقه روی آسایش و آرامش و توسعه را نخواهد دید. راهحل مسئلۀ فلسطین نیز برای آنان از سه دهه پیش روشن است. حل پرسش اصلی این است که جمهوری اسلامی با این ماجرا چگونه کنار خواهد آمد؟ نقطه عطف خاورمیانه در آینده چیزی جز پاسخ به این پرسش نیست.
منبع: خرداد
کلیدواژه: اتحادیه عرب عادی سازی رابطۀ جمهوری اسلامی مسئلۀ فلسطین کشور های عرب سعودی ها سران عرب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۹۷۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عربستان در حال تغیر چهره خود است، اما آیا حقیقت دارد؟
فرارو- لینا الهَذلول؛ فعال حقوق بشر و رئیس ALQST یک سازمان حقوق بشری است که موارد نقض حقوق بشر در عربستان سعودی را مستند میسازد. "لجین الهذلول" فعال حقوق بشری خواهر لینا است. لجین در اول دسامبر ۲۰۱۴ میلادی پس از تلاش برای عبور از مرز امارات به عربستان سعودی با خودروی خود به خاطر اتهام نقض قانون ممنوعیت رانندگی زنان در پادشاهی عربستان بازداشت و به مدت ۷۳ روز زندانی شد. در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۱۷ میلادی او در فرودگاه بینالمللی ملک فهد در شهر دمام برای دومین بار دستگیر و زندانی شد. دلیل دستگیری او مشخص نیست و به او اجازه گرفتن وکیل یا تماس با خانواده اش داده نشد. لجین الهذلول به ۵ سال و هشت ماه زندان محکوم شد. لینا الهذلول خواهر لجین اکنون به دلیل اتهامات وارد شده از سوی دولت عربستان سعودی علیه خود به دلیل فعالیت در رسانههای اجتماعی در تبعید به سر میبرد.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، عربستان سعودی در حال تغییر وجهه خود در عرصه بین المللی است. رژیم سعودی از سال ۲۰۱۶ میلادی زمانی که برای اولین بار برنامههای خود را برای تنوع بخشیدن به اقتصاد آن کشور اعلام کرد میلیاردها دلار برای این که آن پادشاهی در چشم خارجیها مترقیتر به نظر برسد سرمایه گذاری کرده است. این که مطرح میسازد که اکنون زنان سعودی میتوانند رانندگی کنند و در مشاغلی مشغول به کار شوند که پیشتر از حضور در آن منع میشدند. مبالغ هنگفتی در پروژههای آینده نگر و معماری مانند لاین ابرشهر بیابانی و گسترده سرمایه گذاری میشود تا گردشگران خارجی جذب عربستان سعودی شوند. با این وجود، در داخل پادشاهی سعودی وضعیت برای شهروندان آن کشور متفاوت است.
براساس برخی گزارشها در پس زمینه پروژههای بزرگ با هدف ارائه تصویری متفاوت از عربستان سعوید به جهان خارج هزاران شهروند سعودی با ممنوعیتهای خودسرانه و غیر قانونی برای سفر مواجه شده و ممنوع الخروج شده اند. جرم آنان چه بوده است؟ صرفا دفاع از حقوق اولیه بشر.
در میان آن افراد "لجین الهذلول" خواهرم نیز حضور دارد. لجین یک مدافع برجسته حقوق زنان سعودی است که کارزار مخالفت با ممنوعیت رانندگی زنان را رهبری کرد و به طور خستگی ناپذیر برای لغو سیستم قیمومیت مردان مبارزه نمود. فعالیت شجاعانه و صریح لجین با سرکوب از سوی مقامهای سعودی مواجه شد. در مارس ۲۰۱۸ میلادی او از خیابانهای امارات متحده عربی ربوده شد و به زور به عربستان سعودی بازگردانده شد. زمانی که او در خاک عربستان بود تحت ممنوعیت سفر غیرقانونی قرار گرفت و از خروج از کشور منع شد، اما چند ماه بعد به طور خودسرانه دستگیر شد. اتهاماتی که علیه او مطرح شده به صراحت به فعالیتهای حقوق بشری اش اشاره داشته اند.
خواهرم تحت قوانین ضد تروریسم در دادگاه کیفری تخصصی محاکمه شد که معمولا به عنوان ابزاری برای سرکوب جامعه مدنی مورد استفاده قرار میگیرد. لجین در فوریه ۲۰۲۱ تحت شرایط سخت از جمله ممنوعیت خروج از پادشاهی سعودی از زندان آزاد شد. قرار بود ممنوعیت سفر او پس از نزدیک به سه سال در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳ پایان یابد. با این وجود، در ماه فوریه سال جاری پس از پایان مدت زمان ممنوعیت به لجین گفته شد که او کماکان تحت ممنوعیت سفر دائمی بدون هیچ گونه موعدی برای منقضی شدن آن حکم قرار دارد. مقامهای سعودی هیچ گونه توجیهی برای عدم لغو ممنوع الجروجی خواهرم ارائه نکرده اند و هم چنان به پرسشهای ما بی توجهی نشان داده اند.
این مورد نه صرفا در مورد لجین بلکه برای آن دسته از اعضای دیگر خانواده ما که در عربستان سعودی باقی مانده اند نیز صدق میکند. انان در سال ۲۰۱۸ میلادی متوجه شدند که بدون ارجاع به هیچ گونه حکم قضایی ممنوع الخروج شده اند و از آن زمان تاکنون قادر به حل این موضوع نبوده اند. این نقض آشکار حق جابجایی و سفر آزادانه افراد است که در تضاد با قوانین بین المللی و هم چنین در تضاد با چارچوب قانونی عربستان سعودی میباشد.
زندگی در عربستان سعودی تحت ممنوعیت سفر به معنای زندگی در حالت ترس دائمی است. رویه معمول در عربستان سعودی آن است که معمولا پادشاهی سعودی پس از آن که یک فرد را ممنوع الخروج کرد او را بازداشت میکند.
من در بروکسل زندگی میکنم و بیش از شش سال است که اعضای خانواده ام را ندیده ام. هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم باید پیگیری کنم که آیا اعضای خانواده ام هنوز در امان هستند یا خیر. دلم برای شان تنگ شده و آرزو میکنم که همانند بقیه این فرصت را داشته باشم که برای دیدن آنان به عربستان سعودی بازگردم، اما میدانم که اگر به کشورم بازگردم من نیز در آنجا گرفتار خواهم شد. داستان خانواده من یکی از داستانهای بسیار برای فعالان مدنی در عربستان سعودی است.
"مریم العتیبی" یکی از فعالان شجاع حقوق زنان نیز بازداشت و سرکوب را تجربه کرده است. او در سال ۲۰۱۹ میلادی تحت ممنوعیت سفر غیر قانونی قرار گرفت. هنگامی که او رفتار رژیم سعودی علیه خود را در رسانههای اجتماعی محکوم کرد توسط پلیس احضار شد و به دلیل صحبت در مورد آن چه بر او رفته متهم شناخته شد. او به چهار ماه زندان و ۱۰۰۰۰۰ ریال سعودی (۲۱۳۰۰ پوند) جریمه محکوم شد.
این یک مسئله سیستماتیک است که به خودی خود از بین نمیرود. علیرغم آن که پادشاهی سعودی تلاش میکند نشان دهد که در حال پیشرفته شدن است، اما به طور معمول از ممنوع الخروج کردن خودسرانه به عنوان ابزاری برای سرکوب استفاده میکند. در نتیجه، افراد از درگیر شدن در کارهای حقوق بشری برای حفظ امنیت خود و بستگان شان منصرف میشوند. از آنجایی که چنین ممنوعیتهای مسافرتیای فاقد مبنای حقوقی هستند هیچ راهی برای تجدید نظر رسمی در مورد پروندههای مرتبط با آن وجود ندارد. افرادی که تحت تاثیر ممنوع الخروجی قرار میگیرند اغلب از پیش مطلع نمیشوند و صرفا هنگام تلاش برای خروج از کشور از محدودیت اعمال شده مطلع میشوند. آنان نمیتوانند اهداف شخصی خود را دنبال کنند یا با اعضای خانواده در خارج از کشور ملاقات نمایند.
از آنجایی که عربستان سعودی به شکل فزایندهای به دنبال تغییر وجهه خود به عنوان یک قدرت میانه رو در صحنه جهانی میباشد ما نباید ریاکاری آشکار رژیم سعودی را در ترویج گردشگری نادیده بگیریم چرا که همزمان آن رژیم شهروندان خود را از حقوق اساسی شان از جمله حق آزادی سفر محروم کرده است. جامعه بینالملل باید عربستان سعودی را به دلیل نقض فاحش حقوق بشر مورد بازخواست قرار دهد و اجازه ندهد رژیم سعودی از طریق اقداماتی، چون نشان دادن وجههای مثبت از خود از طریق مشارکت در فعالیتهای ورزشی و جذب ورزشکاران مشهور توجه افکار عمومی از زندگی واقعی و روزانه شهروندان آن کشور را منحرف سازد.
زمان آن فرا رسیده که عربستان سعودی نه تنها به روی گردشگران بلکه به روی صدای مردم خود نیز باز شود. تا آن زمان نمای پیشرفت درخشان عربستان سعودی هم چنان پوششی برای مخفی نگهداشتن واقعیت خشن سرکوب و بی عدالتی در جریان در آن کشور خواهد بود.